به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سال های اخیر با گسترش فضای مجازی و ظهور پدیده هایی همچون بلاگری در شبکههای اجتماعی شاهد برخی بی اخلاقی ها هستیم که گاهی ضربات مهلک و خطرناکی بر بدنه جامعه وارد می کند. سالهای اخیر پدیده بلاگری یا «اینفلوئنسری» در ایران با وجود جنبههای ارتباطی و اقتصادی، به بستری برای بروز آسیبهای جدی اجتماعی تبدیل شده است. یکی از عمیقترین این آسیبها، تخریب ساختاری حیثیت و اعتماد عمومی به نهادها و مشاغل تخصصی مانند پزشکان، وکلا، معلمان، دانشگاهیان و... است؛ معضلی که می تواند ابعاد منفی بسیاری در جامعه برجای بگذارد.
بازیگری در نقش وکیل برای تولید محتوا برای مؤسسه ای حقوقی، با مکالمه هایی غیرحرفه ای حیثیت وکلا را زیر سؤال میبرد
این معضلات و آسیب های خطرناک آن در بطن برنامههای زنده شبکه های اجتماعی و پخش های زنده و زننده ای که برخی بلاگرهای منتسب به مشاغل حساس در جامعه ایجاد میکنند، رخ می دهد. آسیب این دسته از بلاگرها بیش از تخریبی است که امکان دارد به دنبال عملکرد بلاگرهای عادی در مشاغل مختلف ایجاد شود. نمونه های بسیاری از این بی اخلاقی ها در صنوف حرفه ای رخ می دهد که بازخوانی آنها می تواند بخشی از دغدغه های جامعه را به نمایش بگذارد.
جراح زیبایی با تولید محتوایی بسیار غیرحرفهای و غیر اخلاقی عملهای جراحی را به کالای مصرفی پیش پاافتاده تبدیل میکند، حتی بیمار را همانند بازیچه ای در دست خود به نمایش بدنش وامیدارد و اخلاق حرفه ای جامعه پزشکان را به سخره میگیرد. این افراد با انتشار فیلم های غیراخلاقی از داخل اتاق عمل، استفاده از موسیقی و لودگیهای نامناسب و وعدههای غیرواقعی (مانند لباس عروس را در سه روز اندازه ات میکنیم)، قداست و اعتماد تاریخی به حرفه پزشکی را خدشهدار کردهاند. این موضوع باعث ایجاد نگرشی مصرفگرایانه به سلامت شده و اعتماد بیمار را به جامعه پزشکی کاهش داده است.
بازیگری در نقش وکیل برای تولید محتوا برای مؤسسه ای حقوقی، با مکالمه هایی غیرحرفه ای حیثیت وکلا را زیر سؤال میبرد. بلاگری دیگر در نقش استاد یا کارمند دانشگاه، آبروی اساتید و کارمندان را در نگاه دانشجویان و دیگر اقشار مرتبط نابود می کند. نمونه های بسیاری از بلاگرهایی وجود دارند که با رفتارهای نمایشی، تبلیغات اغراقگونه و محتوای تحقیرآمیز نسبت به صنف و جامعه، در فضای مجازی فعالیت میکنند و موجب تضعیف این سرمایه اجتماعی میشوند.
بلاگری نه تنها در ایران بلکه شاید در جهان پدیده ای دووجهی است؛ هم می تواند بستری برای نوآوری های خلاقانه برای کسب درآمد و ارتقای سطح اقتصادی بشد و هم بستری برای ناهنجاریهای اجتماعی، ترویج سبک مصرف گرایی، سطحی نگری و مقایسه های نادرست بیافریند. حال این پدیده در صنف هایی که پیام آور علم و منزلت هستند، مانند حوزه های تخصصی پزشکی و وکالت، موضوعی است که می تواند به اعتماد عمومی ضربه وارد کند و به فروپاشی مرجعیتهای اجتماعی و علمی منجر شود.
وقتی فیلم بلاگری بازنشر می شود که با ادعای وکالت در پستی طنزآمیز و غیرتخصصی، فرآیند پیچیده دادخواهی را به شکلی مسخره و سادهانگارانه نمایش می دهد، این تصور غلط را در جامعه ایجاد میکند که وکالت موضوعی بیارزش است و وکیل نقش واقعی در احقاق حق ندارد. این موضوع حیثیت صنف وکالت را که بر پایه اعتماد، رازداری و تخصص بنا شده است، به شدت دچار آسیب و مردم را نسبت به کل ساختار قضایی بدبین میکند.
فیلم منتشرشده از بلاگری در دانشگاه آزاد که با بیحرمتی به اساتید و نمایش فضای آموزشی به محلی برای سرگرمی، حیثیت علمی دانشگاه را زیر سؤال می برد، شأن و منزلت استاد را که در فرهنگ ایرانی و اسلامی جایگاه رفیعی دارد، تخریب میکند. نتیجه آن ایجاد بیاحترامی ساختاری از سوی دانشجویان و درنهایت کاهش کیفیت آموزش و تضعیف جایگاه علمآموزی می شود و علاوه بر آن پیامدهای اجتماعی بسیاری به دنبال دارد.
شاید مهم ترین پیامد اجتماعی چنین تخریب هایی فرسایش سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد است. وقتی مردم در شبکههای اجتماعی، نمایندگان صنفی تخصصی را افرادی غیرحرفهای، شهرت طلب و ثروت اندوز ببینند، بیاعتمادی به کل آن صنف گسترش یابد.
دیدن رفتارهای غیراخلاقی بلاگر پزشک این ذهنیت را ایجاد میکند همه پزشکان فقط به پول فکر میکنند. این خطا و بی اخلاقی می تواند جامعه را به سمت قضاوتهای ناعادلانه پیش ببرد.
از آنجایی که بلاگری مخرب مقابل اخلاق و منزلت قرار گرفته است، می توان گفت این پدیده می تواند تقابلی ناسالم میان سنتهای حرفهای مانند اخلاق پزشکی و منزلت استادی و مدرنیته، یعنی فضای مجازی و فرهنگ شهرت ایجاد کند. لذا این تقابل به جای سازندگی، به تخریب هنجارهای ارزشمند سنتی منجر می شود.
آسیب های دیگری نیز از سوی اینگونه بلاگرهای خطرآفرین متوجه جامعه میشود، از آن جمله می توان به ترویج فرهنگ سطحینگری و قهرمان سازی های پوچ پرداخت؛ بلاگرهای جنجالی نسل جوان به جای تلاش برای کسب دانش و مهارتهای تخصصی، به دنبال راههای سریع برای دیده شدن میروند. این موضوع در بلندمدت بنیانهای توسعه کشور را تضعیف میکند.
وقتی مردم در شبکههای اجتماعی، نمایندگان صنفی تخصصی را افرادی غیرحرفهای، شهرت طلب و ثروت اندوز ببینند، بیاعتمادی به کل آن صنف گسترش یابد
ضعف مقررات، نظارت و نبود نهاد ناظر قدرتمند بر فعالیتهای فضای مجازی و تبلیغات غیراخلاقی مشاغل و جایگزینی معروف شدن به جای مفید بودن به عنوان ارزش برتر در بخشی از جامعه و ضعف رسانههای رسمی در جذب مخاطب و ارائه الگوهای موفق و اخلاقمدار بخشی از گسترش چنین پدیده شومی است.
سود اقتصادی کلان و درآمدهای نجومی حاصل از تبلیغات، انگیزه اصلی برای زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاقی و رفتن به سوی جنجال، خواه با زیر پا گذاردن هنجارها و ارزش ها یا بی اخلاقی و تخریب منزلت برخی جایگاه های خاص مانند پزشکان، وکلا و اساتید است.
بی اخلاقی های بلاگری در تبلیغات غیراخلاقی در برخی صنوف می تواند آسیب زا و توأم با بی اعتمادی به جامعه باشد، لذا لازم است سازمانهای نظام پزشکی، کانون وکلا و دانشگاهها با قدرت وارد شوند و برای اعضای خود ضوابط اخلاقی خاصی با هدف فعالیت در فضای مجازی تعریف و تخلفات را پیگیری کنند.
پدیده بلاگرهای غیرمتعهد، دیگر آسیب ساده نیست؛ بلکه تهدید امنیت اجتماعی به شمار می رود که بنیان اعتماد را به عنوان رکن اصلی پیوندهای اجتماعی نشانه رفته است و اگر برای این معضل چارهاندیشی نظاممند و فوری نشود، چه بسا به افزایش شکاف میان مردم و نهادهای تخصصی، گسترش بیاعتمادی و درنهایت فروپاشی حیثیت مشاغل منجر شود که ترمیم آن بسیار دشوار و زمانبر است.
علاوه بر این، بلاگرهای جنجالی که اخلاق را زیر پا می گذارند، خطر ساختاری جدیدی ایجاد میکنند و با تخریب اعتماد به نهادهای تخصصی مانند جامعه پزشکی، قضایی، آموزشی و ... توانایی نظام را برای مدیریت خطرات واقعی در مواقع بحران کاهش میدهند. وقتی اعتماد به پزشک از بین برود، مردم یا به خوددرمانی روی میآورند یا به شبهعلمها پناه میبرند که نتیجه آن افزایش خطرهای واقعی برای سلامت جامعه و چرخه ای معیوب و خطرناک است.
موضوع صرفاً مربوط به چند بلاگر بیاخلاق نیست، بلکه بحرانی ساختاری است که ریشه در تحولات بزرگتر جامعه دارد و لازم است با وضع قوانین درون سازمانی و نظارت های قوی از وقوع آن جلوگیری شود.